ابوشامه ابوالقاسم شهابالدین عبدالرحمن بن اسماعیل مقدسیاَبو شامه، ابوالقاسم شهاب الدین عبدالرحمن بن اسماعیل بن ابراهیم مقدسی (۲۳ ربیع الآخر ۵۹۹ ـ ۱۹ رمضان ۶۶۵ق/۹ ژانویه ۱۲۰۳ ـ ۱۳ ژوئن ۱۲۶۷م)، فقیه، محدث، ادیب و مورخ دمشقی شافعی مذهب میباشد. فهرست مندرجات۲ - جد ۳ - زندگی ۴ - اساتید ۵ - مشاغل ۶ - شخصیت علمی ۷ - خصوصیات ۸ - وفات ۹ - شاگردان ۱۰ - وثاقت ۱۱ - آثار ۱۱.۱ - موضوع ۱۱.۲ - چاپی ۱۱.۲.۱ - ابراز المعانی ۱۱.۲.۲ - الباعث علی انکار البِّدع ۱۱.۲.۳ - الروضتین ۱۱.۲.۴ - الذیل علی الروضتین ۱۱.۲.۵ - خطبة الکتاب المؤمل ۱۱.۲.۶ - المرشد الوجیز ۱۱.۳ - خطی ۱۱.۳.۱ - تتمة البیان ۱۱.۳.۲ - شرح البرده ۱۱.۳.۳ - شرح القصائد السبع ۱۱.۳.۴ - شرح القصیدة الشقراطیسییة ۱۱.۳.۵ - ضوء الساری ۱۱.۳.۶ - مختصر الروضتین ۱۱.۳.۷ - کتاب البسمله ۱۱.۳.۸ - کتاب السواک ۱۱.۳.۹ - کراسة جامعه ۱۱.۳.۱۰ - المحقق من علم الاصول ۱۱.۳.۱۱ - مختصر تاریخ دمشق ۱۱.۳.۱۲ - الممتع المقتضب ۱۱.۳.۱۳ - نزهة المقلتین ۱۱.۳.۱۴ - نور المسری ۱۱.۳.۱۵ - لواضح الجلی ۱۱.۴ - آثار یافت نشده ۱۱.۵ - آثار دیگر ۱۲ - فهرست منابع ۱۳ - پانویس ۱۴ - منبع ۱ - وجه تسمیهکه به سبب خال بزرگی که بر بالای ابروی چب داشت، به ابوشامه معروف شد، نام او را محمد بن عبدالرحمن نیز آورده اند. [۱]
ابن صابونی، محمد، تکلمـة الکمال الاکمال، ص۲۱۵، به کوشش مصطفی جواد، بغداد، ۱۳۷۷ ق.
۲ - جدنیای بزرگش محمد بن احمد بن علی طوسی بود و ابوشامه خود حدس میزند که وی صوفی و امام مسجد صخره بیت المقدس بوده که در شعبان ۴۹۲ ق به دست صلیبیان کشته شد و سپس فرزندش از بیت المقدس به دمشق رفتند. [۲]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ج۱، ص۳۷، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
۳ - زندگیابوشامه در دمشق زاده شد و از خردسالی به حفظ قرآن و آموختن علوم مشتاق بود، در ۶۲۱ق/ ۱۲۲۴ م همراه پدر به زیارت کعبه رفت، سال بعد نیز دوباره حج گزارد و در ۶۲۴ق به بیت المقدس و در ۶۲۸ق به مصر رفت و در شهرهای قاهره، دمیاط و اسکندریه از دانشمندان بهرهها برد. ۴ - اساتیداز جمله استادان او در مصر و شام، باید از فخر الدین ابومنصور ابن عساکر، ابوالحسن علی سخاوی، ابن صلاح شهرزوری، موفق الدین ابن قدامه، سیف آمدی (در ادب، تاریخ، فقه و قرائت) و نیز احمدبن عبدالله سلمی، داوود بن ملاعب و عبدالجلیل بن مندویه (در حدیث) نام برد. [۳]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین،ج۱، ص۳۷، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
[۴]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، المرشد الوجیز، ص۲۱۲، به کوشش طیار آلتی قولاج، آنکارا، ۱۴۰۶ ق.
[۵]
ابن صابونی، محمد، تکلمـة الکمال الاکمال، ج۱، ص۲۱۵ ـ ۲۱۷، به کوشش مصطفی جواد، بغداد، ۱۳۷۷ ق.
[۷]
ذهبی محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۴، ص۱۴۱۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۳ ـ ۱۳۳۴ ق.
۵ - مشاغلچون به دمشق بازگشت، ظاهراً تا پایان عمر دیگر به سفر نپرداخت و روزگار خود مرا به مطالعه، تدریس، نقل حدیث، تألیف و پاسخ گویی به مسایل شرعی گذرانید، [۹]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ج۱، ص۳۷، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
در ترجمهای که ابوشامه از احوال خود نوشته، با شیفتگی بسیار به بیان خوابهایی که مردمان درباره او میدیدند و دالّ بر مقام والای علمی او بوده، پرداخته است، [۱۰]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ج۱، ص۳۸ ـ ۳۹، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
از جمله مشاغل او، استادی دارالحدیث اشرفیه، ریاست قاریان تربت اشرفیه [۱۲]
ذهبی محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۴، ص۱۴۱۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۳ ـ ۱۳۳۴ ق
و در اواخر عمر، مدیریت دارالحدیث اشرفیه بود، [۱۴]
صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۸، ص۱۱۶، به کوشش ایمن سید، بیروت، ۱۴۰۸ ق.
اقدام او برای تصدی ریاست داراقرائة بزرگ امّ الصالح، به علت شرط واقف آن، به نتیجه نرسید. [۱۵]
ابن جزری، محمد، غایة النهایه، ج۱، ص۳۶۶، به کوشش گ، برگشتر سر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲ م.
۶ - شخصیت علمیپایگاه دانش او در فقه به اندازه ای بود که بعضی از معاصرانش از پیروی او از مذهب امام شافعی ابراز شگفتی میکردند، [۱۶]
ابن جزری، محمد، غایة النهایه، ج۱، ص۳۶۶، به کوشش گ، برگشتر سر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲ م.
او به ویژه به فن خلاف (احکام مورد اختلاف فقها) علاقه داشت و نظری را که نزدیک به حقیقت مییافت، در صورت استواری دلیلهای آن، می پذبرفت، هر چند آن نظر با مذهب شافعی موافق مبود. [۱۷]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ج۱، ص۴۰، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
۷ - خصوصیاتبا آنکه دوستداران منصب نبود و از درگاه اهل دنیا دوری میجست [۱۸]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ج۱، ص۴۳، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
و متواضع بی تکلف میزیست [۱۹]
ذهبی محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۴، ص۱۴۱۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۳ ـ ۱۳۳۴ ق.
، غلبه خوی بدگویی از دیگران و اهانت به علما و بزرگان از طرفی و جسارت در بیان حق و مبارزه با بدعتها و درگیریهای مذهبی حنبلیان با شافعیان [۲۱]
فروخ، عمر، تاریخ الادب العربی، ج۳، ص۶۲۴، دمشق، ۱۹۲۵ م، ج۵ (۱).
[۲۲]
بستانی، جاحظ، عمروبن بحر، البیان و التبیین، ج۴، ص۳۷۵، به کوشش حسن سندوبی، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
و اتهام در عقیده [۲۳]
بستانی، جاحظ، عمروبن بحر، البیان و التبیین، ج۴، ص۳۷۵، به کوشش حسن سندوبی، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
از طرف دیگر، او را گرفتار کرد.۸ - وفاتدو تن از شاگردانش [۲۴]
صقاعی، فضل الله، تالی کتاب و فیات الأعیان، ج۱، ص۹۹، به کوشش ژاکلین سوبله، دمشق، ۱۹۷۴ م.
یا به روایتی از مخالفان او، به بهانه ای وارد خانهاش شدند و او را زخم زدند، در پی این صدمه یا بر اثر سوءقصدی دیگر درگذشت و در دارالفرادیس دمشق به خاک سپرده شد. [۲۵]
ذهبی محمد بن احمد، معرفة القراء، ج۲، ص۵۳۹، به کوشش محمد سید جاد الحق، قاهره، ۱۳۸۷ ق.
[۲۷]
ابن جزری، محمد، غایة النهایه، ج۱، ص۳۶۶، به کوشش گ، برگشتر سر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲ م.
۹ - شاگردانبرخی از شاگردان او بدین قرارند: شهاب الدین حسین الکفری، شهاب الدین احمد لبّان و زین الدین ابوبکر یوسف مزّی که از او علم قرائت آموختند؛ شیخ شرف الدین فزاری خطیب که شرح شاطبیه را نزد او خواند، [۲۸]
ذهبی محمد بن احمد، معرفة القراء، ج۲، ص۵۳۹، به کوشش محمد سید جاد الحق، قاهره، ۱۳۸۷ ق.
[۲۹]
ابن شاکر، محمد، فوات الوفیات ۲، ص۲۷۰ـ ۲۷۱، به کوشش احسان عباس، بیروت ۱۹۷۴ م.
برهان الدین اسکندرانی، علی بن مهیار و پسر ابوشامه ابولهدی [۳۰]
احمد ذهبی محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۴، ص۱۴۱۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۳ ـ ۱۳۳۴ ق.
نیز گروهی از بزرگان و فضلا از جمله محیی الدین یحیی بن علی تمیمی برای شنیدن تاریخ و الروضتین و تألیفات دیگر وی در جامع و تربت اشرفیه نزد او حضور مییافتند. [۳۱]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل،تراجم رجال القرنین، ج۱، ص۴۳، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
کسانی چون مجدالدین محمد اربلی، شهاب الدین ابوالعباس احمد بن اشبیلی، زین الدین علی بن احمد قرطبی، محمد بن ابی بکر شاغوری، محمد بن عبدالرحمن کنجی و عده ای دیگر الروضتین را در سالهای آخر عمر ابوشامه، از او شنیدهاند. [۳۲]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، الروضتین فی اخبار الدولتین، ج۲، ص۳۷۹، به کوشش ابوالسعود افندی، قاهره، ۱۲۸۷ ق.
۱۰ - وثاقتبیشتر نویسندگان معاصر ابوشامه و نزدیکان به آن عصر، او را دانشمندی بزرگ، [۳۳]
صقاعی، فضل الله، تالی کتاب و فیات الأعیان، ج۱، ص۹۹، به کوشش ژاکلین سوبله، دمشق، ۱۹۷۴ م.
موثق در نقل [۳۴]
ذهبی محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۴، ص۱۴۱۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۳ ـ ۱۳۳۴ ق.
بی نظیر در دیانت و امانت وصف کردهاند، او خط را نیز به زیبایی و استواری مینوشت. [۳۶]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافیعه، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد ۱۳۹۱ ق.
یونینی بر آن است که او به علت خودپسندی و حقیر شمردن دانشمندان و بزرگان، از چشم مردم افتاد و در غالب کارهایش ناموفق بود. [۳۷]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافیعه، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد ۱۳۹۱ ق.
ابن خلکان به سبب خصومتی که با ابوشامه داشت، [۳۸]
ابن تغری بردی، یوسف، المنهل الصافی، ۲، ص۹۰ـ ۹۱، به کوشش محمد امین، قاهره، ۱۹۸۴ م.
در وفیات شرح احوال او را ذکر نکرده است.۱۱ - آثارابوشامه از مؤلفان پر کاری است که در فنون مختلف به تصنیف و تألیف و تهذیب و شرح و تلخیص پرداخته است، او خود بیش از ۴۰ عنوان از آثارش را یاد کرده است، [۳۹]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹-۴۰، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
این نوشتهها بیشتر به نثر و گاه به نظم بوده و شماری از آنها ناتمام مانده است، [۴۰]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹-۴۰، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
[۴۱]
ذهبی محمد بن احمد، معرفة القراء، ج۲، ص۵۳۸، به کوشش محمد سید جاد الحق، قاهره، ۱۳۸۷ ق.
نثر ابوشامه بجز در مقدمه کتابها که تا حدّی زیباست، بسیار معمولی است، [۴۲]
فروخ، عمر، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۶۲۵، دمشق، ۱۹۲۵ م، ج۵ (۱).
نظم او هم متوسط ، گاه زیبا و گاه نازیباست. ابوشامه دز نحو و لغت و صناعت شعر نیز آثاری دارد و بعضی از کتابهای خود را به دو صورت مفصل و مختصر تدوین کرده است، او بیشتر کتابهایش را بر کتابخانه بزرگ عادلیه وقف کرد، اما چنان شرایط سنگینی گذاشت که ناگزیر نادیده گرفته شد و در یک آتش سوزی همه از میان رفت. [۴۵]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، الروضتین فی اخبار الدولتین، ج۲، ص۳۷۹، به کوشش ابوالسعود افندی، قاهره، ۱۲۸۷ ق.
[۴۷]
ابن شاکر، محمد، عیون التواریخ، ج۲۰، ص۳۵۵، به کوشش فیصل سامر و عبدالمنعم خدور، بغداد، ۱۴۰۰ ق.
، نظر به اهمیت علم دین در اندیشه ابوشامه و اینکه تاریخ برای یاری رساندن به فقه است و توجه به تاریخ رسم و سنتی است از پیشوایان دین، [۴۸]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، الروضتین فی اخبار الدولتین، ج۱، ص۲ ـ ۳، به کوشش ابوالسعود افندی، قاهره، ۱۲۸۷ ق.
۱۱.۱ - موضوعآثار او را در ذیل ۳ عنوان : دین، تاریخ و لغت و ادب میتوان دسته بندی کرد، از مجموعه نوشتههای او که در مآخذ مختلف آمده، بیش از ۳۰ عنوان در موضوع دین، نزدیک به ۱۰ عنوان در تاریخ و در حدود ۱۰ عنوان در لغت و ادب است. از بیشتر آثار او هنوز نسخهای به دست نیامده و از نوشته های شناخته شده او، کمتر از ثلث آن به چاپ رسیده است: ۱۱.۲ - چاپی۱۱.۲.۱ - ابراز المعانیابراز المعانی من حرز الامانی یا شرح الشاطبیه، که به دو صورت مفصل و مختصر بود، شرح بزرگ ناتمام ماند و شرح کوچک در ۲ مجلد نوشته شد، [۴۹]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
این قصیده را که از ابومحمد قاسم شاطبی (د ۵۹۰ق/۱۱۹۴م) و در قرائیتهای هفتگانه و از نوشته های اساسی این فن است، نخستین بار علم الدین سخاوی، استاد ابوشامه، شرح کرد، این اثر بار اول در قاهره (۱۳۴۹ ق) و بعد (۱۳۵۰ق) همراه با ارشاد المرید و البهجة المرضیه در یک مجلد و سپس به کوشش ا. ع. عوض در همانجا (۱۴۰۲ ق) منتشر شده است.۱۱.۲.۲ - الباعث علی انکار البِّدعالباعث علی انکار البِّدع الحوادث، کتابی است در اخلاق که در مصر (۱۳۱۰ق)، هند (۱۳۱۴ق) و باز در مصر (۱۹۵۵م) چاپ شده است. ۱۱.۲.۳ - الروضتینالروضتین فی اخبار الدولتین با ازهار الروضتین… [۵۰]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۲۷.
، درباره حوادث زمان فرمانروایی نوالدین محمود زنگی و صلاح الدین ایوبی، از بهترین مآخذ تاریخ جنگهای صلیبی [۵۱]
فروخ، عمر، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۶۲۴، دمشق، ۱۹۲۵ م.
و مهم ترین تألیف تاریخی برجای مانده از ابوشامه است، نظر مؤلف در تدوین این اثر برانگیختن فرمانروایان به پیروی از دو سلطان یاد شده «صاحب فضایل» بوده است [۵۲]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، الروضتین فی اخبار الدولتین، ج۱، ص۳ ـ ۵، به کوشش ابوالسعود افندی، قاهره، ۱۲۸۷ ق.
او در این کتاب حوادث تاریخی را از زمان نورالدین محمود زنگی (۵۱۱ ـ ۵۶۹ق/ ۱۱۱۷ ـ ۱۱۷۴م) تا هنگام فوت صلاح الدین در ۵۸۹ق/ ۱۱۹۳ م، سال به سال، به استفاده از مآخذ معتبر معاصر مانند التاریخ الباهر فی دولة الاتابکیة ابن اثیر، البرق الشامی، الفتح القدسی و الخریده، هر سه از عماد اصفهانی، النوادر السلطانیه ابن شداد تاریخ ابن قلانسی، الرسائل قاضی فاضل و کتاب ابن ابی طی حلبی در سیرت صلاح الدین با ذکر منابع مذکور آورده است. [۵۳]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، الروضتین فی اخبار الدولتین، ج۱، ص۴ ـ ۷، به کوشش ابوالسعود افندی، قاهره، ۱۲۸۷ ق.
[۵۴]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، الروضتین فی اخبار الدولتین، ج۱، ص۱۷، به کوشش ابوالسعود افندی، قاهره، ۱۲۸۷ ق.
[۵۵]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، الروضتین فی اخبار الدولتین، ج۱، ص۱۸، به کوشش ابوالسعود افندی، قاهره، ۱۲۸۷ ق.
گاه نیز مطالب خود را از شاهد آن وقایع برگرفته است، [۵۶]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، الروضتین فی اخبار الدولتین، ج۱، ص۵، به کوشش ابوالسعود افندی، قاهره، ۱۲۸۷ ق.
[۵۷]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، الروضتین فی اخبار الدولتین، ج۱، ص۶، به کوشش ابوالسعود افندی، قاهره، ۱۲۸۷ ق.
این اثر در ۱۲۸۷ق/ ۱۸۷۰م به تصحیح ابوالسعود در مصر در ۲ مجلد و در همان زمان در بیروت (۲ جزء در یک مجلد) منتشر شد. سپس محمد حلمی حزء اول آن را در ۲ مجلد در ۱۹۵۶ و ۱۹۶۲ م در قاهره متشر کردف باربیه دومنار نیز متن عربی الروضتین را همراه ترجمه فرانسوی آن در پاریس (۱۸۹۸ ـ ۱۹۰۶م) چاپ و منتشر کرد، پیش تر، گورگنس ترجمه ناقص و غیر دقیقی به آلمانی از این کتاب به عمل آورده و در برلین (۱۸۷۹ م) چاپ کرده بود.الروضتین از مآخذ ذهبی بوده است ، [۵۸]
ذهبی محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ۱۵، ص۲۱۲ ـ ۲۱۳، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۴ ق.
آنچه در لغت نامه دهخدا مبنی بر این آمده که مؤلف حبیب السیر قسمتی از تاریخ ایوبیان را از کتاب ازهار الروضتین نقل کرده است، درست نیست، زیرا خواندمیر این قسمت را از یافعی نقل کرده است. [۵۹]
خواندمیر، غیاث الدین، حبیب السیر، ج۲، ص۵۸۴ ـ ۵۹۷، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۳ ش.
۱۱.۲.۴ - الذیل علی الروضتینالذیل علی الروضتین یا الروض الآنق فی الذیل علی ازهار الروضتین، [۶۰]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۵۲۵.
یا تراجم رجال القرنین، شامل حوادث سال به سال پس از مرگ صلاح الدین، یعنی از ۵۹۰ ق تا سال آخر زندگانی ابوشامه در ۶۶۵ ق است. [۶۱]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۶، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
[۶۲]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۲۴۰، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
مؤلف در اول هر سال به حوادث آن سال اشاره و پس از آن وفیات همان سال را نقل میکند، انگیزه وی در تدوین این اثر کثرت مرگ و میر افراد سرشناس و در نتیجه توجه به کار آخرت بوده است. [۶۳]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۵، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
در الذیل توجه مؤلف به وفیات بیشتر از حوادث است، تراجم کتاب، مختصر و تنها مشتمل بر موارد مهم است، ابوشامه در این اثر بیشتر بر مرآة الزمان سبط ابن جوزی [۶۴]
جواد، مصطفی، «نظرات فی الذیل علی الروضتین»، مجلة المجمع العلمی العربی، ص۶۱۹، دمشق، ۱۳۶۷ ـ ۱۳۶۸ ق.
تکیه کرده است. این اثر با نام تراجم رجال القرنین السادس و السابع به طبع رسیده است، منتخباتی با الذیل با ترجمه فرانسوی آن منتشر شده است، این کتاب از جمله مآخذ ابن خلکان، [۶۵]
ابن خلکان، وفیات، ج۳، ص۲۴۵.
ابن دواداری، [۶۶]
ابن دواداری، ابوبکر بن عبدالله، کنزالدار و جامع الغرر، ج۸، ص۵۱، به کوشش ا هارمان، قاهره، ۱۳۹۱ ق.
[۶۷]
ابن دواداری، ابوبکر بن عبدالله، کنزالدار و جامع الغرر، ج۸، ص۹۰ ـ ۹۱، به کوشش ا هارمان، قاهره، ۱۳۹۱ ق.
و ابن تغری بردی [۶۸]
ابن تغری بردی، یوسف، النجوم، ج۷، ص۳۶.
[۶۹]
ابن تغری بردی، یوسف، النجوم، ج۷، ص۸۲.
بوده است.۱۱.۲.۵ - خطبة الکتاب المؤملمختصر کتب المؤمّل، یا به گفته خود مؤلف خطبة الکتاب المؤمل للرّد الی الامر الاول [۷۰]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
، که قسمتی است از یک نوشته مفصل تر با عنوان الکتاب المرقوم فی جملة من العلوم در ۲ مجلد [۷۱]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
، در لزوم رجوع به کتاب و سنت [۷۲]
سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة، ج۱، ص۳۱۸، قاهره، ۱۳۴۶ق/ ۱۹۲۸ م.
و شامل نکاتی است سودمند بر گزیده از نوشتههای دیگر، این اثر در ضمن مجموعة الرسائل ابوشامه [۷۳]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، مجموعة الرسائل، ج۱، ص۲ ـ ۴۴، به کوشش محیی الدین صبری کردی، قاهره، ۱۳۲۸ ق.
در مصر چاپ شده است.۱۱.۲.۶ - المرشد الوجیزالمرشد الوجیز الی علوم تتعلق بالکتاب العزیز، که در شناخت کیفیت نزول قرآن، جمع و تلاوت آن و تفسیر و توضیح حدیث «انزل القرآن علی سبعة احرف» و قرائتهای هفتگانه قرآن است [۷۴]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، المرشد الوجیز، ص۶ ـ ۷، به کوشش طیار آلتی قولاج، آنکارا، ۱۴۰۶ ق.
این اثر ۲ بار در بیروت (بار اول در ۱۳۹۵ ق) چاپ شده است.۱۱.۳ - خطی۱۱.۳.۱ - تتمـة البیانتتمـة البیان لما اشکل من متشابه القرآن، منظومهای است به صورت تکمله بر منظومه دیگر مؤلف با نام البیان لما اشکل من متشابه القرآن، نسخهای از آن مکتوب در ۶۶۳ ق (زمان مؤلف) در ظاهریه [۷۵]
ظاهریه، علوم قرآني، خیمه، ج۲، ص۷۰ ـ ۷۱.
موجود است، این منظومه احتمالاً همان است که ابوشامه با نام «نظم شیء من متشابه القرآن» از آن یاد کرده است. [۷۶]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۴۰، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
۱۱.۳.۲ - شرح البردهشرح البرده [۷۷]
حاجی خلیفه، کشف، ج۲، ص۱۳۳۱.
[۷۸]
حاجی خلیفه، کشف، ج۲، ص۱۳۳۴.
، که شرحی است بر قصیده برده موسوم به الکواکب الدرّیة فی مدح خیر البریة، از شرف الدین ابوعبدالله محمد بو صیری.نسخه های متعددی از این شرح در تهران، [۷۹]
مرکزی، خطی، ج۱، ص۶۳۸.
[۸۰]
ملی، خطی، ج۱، ص۲۶.
[۸۱]
ملی، خطی، ج۱، ص۳۵۶.
بغداد، [۸۲]
نقشبندی، اسامه ناصر و عباس ضیاء محمد، مخطوطات الادب فی المتحف العراقی، ص۳۷۰، کویت، ۱۹۸۵ م.
موصل [۸۳]
احمد، سالم عبدالرزاق، فهرس مخطوطات مکتبة الاوقاف العامـة فی الموصل (خزائن المدرسة الامینیة فی جامع الباشا)، ج۴، ص۲۰۶، بغداد، ۱۳۹۷ق/ ۱۹۷۷ م.
، سلیمانیه [۸۴]
محمد، محمود احمد، فهرس مخطوطات مکتبة الاوقاف المرکزیة فی السلیانیة (مکتبة، بیارة، طویلة، خورمال)، ج۲، ص۲۱۵ ـ ۲۱۶، بغداد، وزارة الاوقاف.
، مصر، [۸۵]
دارالکتب، فهرست، ج۱، ص۱۷۲.
دمشق، [۸۶]
ظاهریه، خطی، ص۲۸۷.
مونیخ، ترکیه و پاریس وجود دارد، نسخه اخیر که در ضمن مجموعه شماره ۱۶۲۰ دستنویسهای عربی کتابخانه ملی پاریس معرفی شده، در حاشیه شامل ترجمه برده به شعر فارسی است.۱۱.۳.۳ - شرح القصائد السبعشرح القصائد السبع فی المدائح النبویة، شرحی است بر قصاید استادش علم الدین سخاوی [۸۷]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۱۳۲۷.
و همان است که شارح خود با عنوان شرح القصائد النبویة از آن یاد کرده است، [۸۸]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
نسخهای از این شرح با عنوان شرح سبع قصائد السخاوی فی مدح النبی در پاریس و نسخهای در برلین موجود است.۱۱.۳.۴ - شرح القصیدة الشقراطیسییـةشرح القصیدة الشقراطیسییة فی مدح النبی، که اصل قصیده آن از ابومحمد شقراطیسی است، نسخهای از این شرح در سوهاج مصر نگهداری میشود [۸۹]
دارالکتب، فهرست، ج(۲)، ص۵۶.
نسخه دیگری از آن همراه با شرح فصاید سخاوی (شم ۳) با عنوان المقاصد (المنائح) السّنیة فی شرح القصائد النبوییة در قاهره موجود است.۱۱.۳.۵ - ضوء الساریضوء (القمر) الساری الی رؤیة معرفة الباری [۹۰]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
[۹۱]
حاجی خلیفه، کشف، ج۲، ص۱۰۸۸.
، در تفسیر آیات و احادیث مربوط به رؤیت خداوند در آخرت، که نسخهای از آن در قاهره [۹۲]
ازهریه، فهرست، ج۱، ص۵۵۳.
و دیگری در کتابخانه چستربیتی شناسایی شده است.۱۱.۳.۶ - مختصر الروضتینمختصر الروضتین، که تلخیصی است از الروضتین به دست خود مؤلف. ابوشامه گوید این مختصر مجلدی کوچک است، در برخی از منابع از کتابی به عنوان عیون الروضتین یاد شده که ظاهراً همین مختصر است، [۹۳]
مجموعة مختارة لمخطوطات عربیة نادرة من مکتبات عامـة فی المغرب، ج۱، ص۶۸، بیروت، ۱۴۰۷ ق.
از این اثر یک نسخه در مغرب [۹۴]
مجموعة مختارة لمخطوطات عربیة نادرة من مکتبات عامـة فی المغرب، ج۱، ص۶۸، بیروت، ۱۴۰۷ ق.
از سده ۱۰ ق/۱۶ م و نسخهای در استانبول [۹۵]
کوپریلی خطی، ج۱، ص۵۹۱.
از سده ۹ق/۱۵م وجود دارد و نسخه موزه بریتانیا از آن کهن تر و کامل تر است و بنا به نوشته کاتب این نسخه در صفحه نخست، عیون الروضتین همان مختصر الروضتین است که به وسیله خود مصنف تلخیص شده است، در این نسخه، پس از استنساخ مختصر، خلیل بن کَیْکَلدی بن علائی شافعی نکاتی بر آن افزوده است، نسخه دارای تاریخ ذیقعده ۷۳۴ است.۱۱.۳.۷ - کتاب البسملهکتاب البَسْمَلـه [۹۶]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
، که به دو صورت مفصل و مختصر بوده است، [۹۷]
حاجی خلیفه، کشف، ج۲، ص۱۴۰۲.
کهن ترین نسخه مختصر مورخ ۷۰۱ق در چستربیتی وجود دارد، نسخهای دیگر با نام کتاب البسملـة الصغیر در آنجا موجود است و واتیکان شناسایی شده است.۱۱.۳.۸ - کتاب السواککتاب السواک و ما اشبه ذاک [۹۸]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
، درباره مسواک زدن و مسائل بهداشتی دیگر، نسخهای در چستربیتی دارای تاریخ ۶۰۹ق (شاید ۷۰۹ درست تر باشد: و نسخهای دیگر در واتیکان موجود است.۱۱.۳.۹ - کراسة جامعهکراسة جامعة لمسائل نافعـه، خود ابوشامه و نیز مراجع قدیمی از این اثر یاد نکردهاند، تنها نسخه آن در چستربیتی است، این نسخه مورخ ۷۱۰ق و در حدود ۳۰ برگ است، مطالب آن مربوط به مسائل دینی و از جمله معراج پیامبر (ص) و امکان رؤیت خداست. ۱۱.۳.۱۰ - المحقق من علم الاصولالمحقق من علم الاصول فیما یتعلق بافعال الرسول [۹۹]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
، یگانه نسخه آن در چستربیتی است.۱۱.۳.۱۱ - مختصر تاریخ دمشقمختصر تاریخ دمشق، کوچک ترین تلخیص ابوشامه است، از تاریخ ابن عساکر دمشقی، در ۵ مجلد [۱۰۰]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
نسخهای از یک مجلد مربوط به تاریخ دمشق در کتابخانه ملی پاریس هست که هم مختصر و هم ذیل تاریخ دمشق و هر دو از ابوشامه است، [۱۰۱]
جواد، مصطفی، «نظرات فی الذیل علی الروضتین»، مجلـة المجمع العلمی العربی، ج۱، ص۲۸۵، دمشق، ۱۳۶۷ ـ ۱۳۶۸ ق.
نسخهای هم از مجلد ۱۵ کتابی با نام شرح تاریخ دمشق، که مطالب آن مربوط به زمان عمر بن خطاب و منسوب به ابوشامه است، در برلین موجود است.۱۱.۳.۱۲ - الممتع المقتضبالمُمْتع المُقتضب فی سیرة خیر العجم و العرب. در تراجم ابو شامه و مآخذ کهن از این کتاب یاد نشده است، نسخهای از آن در ظاهریه دمشق وجود دارد. ۱۱.۳.۱۳ - نزهة المقلتیننزهة المقلتین فی سیرة الدولتین العلائیة و جلالیـة و ما کان من الوقائع التاتاریـة، در تراجم ابوشامه و مآخذ دیگر از آن یاد نشده است، نسخهای مورخ ۷۳۴ق که با اصل دست نوشته مؤلف مقابله شده است، در تونس وجود دارد و در این اثر وقایع حکومت علاءالدین محمد خوارزمشاه و پسرش جلال الدین منکبرنی و نیز کشمکشهای آن دو با مغولان آمده است، این نوشته تلخیصی است از کتاب شهاب الدین محمد نسوی [۱۰۲]
سید، خطی،ج(۳)، ص۳۱۷ ـ ۳۱۸.
نسخه ای دیگر از آن در رباط هست. [۱۰۳]
مجموعة مختارة لمخطوطات عربیة نادرة من مکتبات عامـة فی المغرب، ج۱، ص۹۰، بیروت، ۱۴۰۷ ق.
۱۱.۳.۱۴ - نور المسرینور المَسری فی تفسیر آیة الاسرا [۱۰۴]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
، در مورد تعدد معراج پیامبرش (ص) و رفتن به بیت المقدس در خواب و بیداری [۱۰۵]
حاجی خلیفه، کشف، ج۲، ص۱۹۸۲.
تنها نسخه آن در چستربیتی و دارای تاریخ ۷۱۱ق است.۱۱.۳.۱۵ - لواضح الجلیالواضح الجلی فی الرد علی الجنبلی. در تراجم ابوشامه و مآخذ دیگر از آن یاد نشده است، نسخه ای منحصر به فرد از آن دارای تاریخ ۷۱۳ق در چستربیتی هست که در رد استدلال حنلبلیان در مورد معراج پیامبر (ص) است. ۱۱.۴ - آثار یافت نشده۱. الارجوزة فی الفقه؛ ۲. الاصول من الاصول؛ ۳. الاعلام بمعني الكلمـة و الكلام؛ ۴. اقامـة الدليل الناسخ لجزء الفاسخ؛ ۵. الالفاظ المعربة؛ ۶. تقييد الاسماء المشكلة؛ ۷. جامع اخبار مکة و المدینة و بیت المقدس ؛ [۱۰۶]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹ ـ ۴۰، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
۸. ذکر منازل الطریق من جهة الشام ؛ ۱۰. رفع النزاع بالرد الی الاتباع؛ ۱۱. شرح احادیث الوسیط؛ ۱۲. شرح الحدیث المقتضی فی مبعث النبی المصطفی؛ [۱۰۸]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
، اثری که در لغت نامه دهخدا به صورت المقتضی فی منعة المصطفی یاد شده، باید ضبطی نادرست از همین عنوان باشد؛۱۳. شرح عروس السمر؛ [۱۰۹]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۴۰، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
۱۴. شرح القصیدة الشیبانیة فی علم الکلام یا المقاصد السَنیة فی شرح الشیبانیة. [۱۱۰]
بغدادی، ایضاح، ج۲، ص۲۳۱.
بغداد در هدیه، از این اثر یاد نکرده و عنوان المقاصد السنیة فی المدائح النبویة را آورده است [۱۱۱]
بغدادی، هديه، آثار خطي، شم ۴.
۱۵. شرح لباب التهذیب؛ ۱۶. شرح نظم المفصل [۱۱۲]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۴۰، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
۱۷. شیوخ الحافظ البیهقی [۱۱۳]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
۱۸. قصیدتان فی وصف افعال الحاج؛ ۱۹. القصیدة الدامغه [۱۱۵]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۴۰، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
که همان القصیدة الدامغة للفرقة الزائغـة است [۱۱۷]
ابن شاکر، محمد، عیون التواریخ، ۲۰، ص۳۵۳، به کوشش فیصل سامر و عبدالمنعم خدور، بغداد، ۱۴۰۰ ق.
۲۰. کتاب البسملة مفصل [۱۱۸]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
[۱۱۹]
حاجی خلیفه، کشف، ج۲، ص۱۴۰۲.
۲۲. کشف حال بنی عبید [۱۲۰]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹-۴۰، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
یا کشف ماکان علیه بنو عبید من الفکر و الکذب و الکید، [۱۲۱]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۵۲۵.
در مورد فاطمیان [۱۲۲]
بستانی، جاحظ، عمروبن بحر، البیان و التبیین، ج۱، ص۳۷۵، به کوشش حسن سندوبی، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
۲۳. مختصر تاریخ بغداد؛ [۱۲۳]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹-۴۰، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
۲۴. مختصر تاریخ دمشق، که به دو صورت بزرگ در ۱۵ مجلد و کوچک در ۵ مجلد بوده است [۱۲۴]
بغدادی، هديه، آثار خطي، شم ۱۱.
۲۵. المذهب فی علم المذهب [۱۲۵]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹-۴۰، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
۲۶. المرقوم فی جملة من العلوم ؛ ۲۷. مشکلات الآیات؛ ۲۸. مشکلات اخبار؛ ۲۹. مفردات القرءة؛ ۳۱. نظم العروض و القوافی؛ ۳۲. نظم مفصل الزمحشری؛ ۳۳. نیة الصیام و ما فی یوم الشک من الکلام. [۱۲۶]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹-۴۰، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
۱۱.۵ - آثار دیگرجز آنکه بر شمردیم ابوشامه شماری از دیوانها را مختصر کرده و نیز به شیوه تذکره ابوعلی فارسی و امالی ثعلب و زجاجی تعلیقات بسیاری در فنون مختلف و بدون ترتیب از خود باقی گذاشته بوده است، [۱۲۷]
ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، ص۳۹-۴۰، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
از اشعار او قصیدهای را درباره حق همسرش در ۴۰ بیت یاد کردهاند که نظمی است نازیبا، [۱۲۸]
صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۱۱۶، به کوشش ایمن سید، بیروت، ۱۴۰۸ ق.
، محمد حلمی محمد احمد رساله دکترای خود را در درباره آثار ابوشامه در دانشگاه لندن در ۱۹۵۱م تهیه کرده است.۱۲ - فهرست منابع(۱) ابن تغری بردی، یوسف، المنهل الصافی، به کوشش محمد امین، قاهره، ۱۹۸۴ م. (۲) ابن تغری بردی، یوسف، النجوم. (۳) ابن جزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش گ، برگشتر سر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲ م. (۴) ابن خلکان، وفیات. (۵) ابن دواداری، ابوبکر بن عبدالله، کنزالدار و جامع الغرر، به کوشش ا هارمان، قاهره، ۱۳۹۱ ق. (۶) ابن شاکر، محمد، عیون التواریخ، به کوشش فیصل سامر و عبدالمنعم خدور، بغداد، ۱۴۰۰ ق. (۷) ابن شاکر، محمد، فوات الوفیات به کوشش احسان عباس، بیروت ۱۹۷۴ م. (۸) ابن صابونی، محمد، تکلمـة الکمال الاکمال، به کوشش مصطفی جواد، بغداد، ۱۳۷۷ ق. (۹) ابن کثیر، البدایه. (۱۰) ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق. (۱۱) ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، الروضتین فی اخبار الدولتین، به کوشش ابوالسعود افندی، قاهره، ۱۲۸۷ ق. (۱۲) ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، مجموعة الرسائل، به کوشش محیی الدین صبری کردی، قاهره، ۱۳۲۸ ق. (۱۳) ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، المرشد الوجیز، به کوشش طیار آلتی قولاج، آنکارا، ۱۴۰۶ ق. (۱۴) احمد، سالم عبدالرزاق، فهرس مخطوطات مکتبة الاوقاف العامـة فی الموصل (خزائن المدرسة الامینیة فی جامع الباشا)، بغداد، ۱۳۹۷ق/ ۱۹۷۷ م. (۱۵) ازهریه، فهرست. (۱۶) اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافیعة، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد ۱۳۹۱ ق. (۱۷) بستانی، جاحظ، عمروبن بحر، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م. (۱۸) بغدادی، ایضاح. (۱۹) بغدادی، هدیه. (۲۰) جواد، مصطفی، «نظرات فی الذیل علی الروضتین»، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۳۶۷ ـ ۱۳۶۸ ق. (۲۱) حاجی خلیفه، کشف. (۲۲) خواندمیر، غیاث الدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۳ ش. (۲۳) دارالکتب، فهرست. (۲۴) ذهبی محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۳ ـ ۱۳۳۴ ق. (۲۵) ذهبی محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۴ ق. (۲۶) ذهبی محمد بن احمد، العبر، به کوشش محمد سعید بن بسیونی، بیروت، ۱۴۰۵ ق. (۲۷) ذهبی محمد بن احمد، معرفة القراء، به کوشش محمد سید جاد الحق، قاهره، ۱۳۸۷ ق. (۲۸) سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة، قاهره، ۱۳۴۶ق/ ۱۹۲۸ م. (۲۹) سید، خطی. (۳۰) صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش ایمن سید، بیروت، ۱۴۰۸ ق. (۳۱) صقاعی، فضل الله، تالی کتاب و فیات الأعیان، به کوشش ژاکلین سوبله، دمشق، ۱۹۷۴ م. (۳۲) ظاهریه، خطی. (۳۳) فروخ، عمر، تاریخ الادب العربی، دمشق، ۱۹۲۵ م، ج۵ (۱). (۳۴) کوپریلی خطی. (۳۵) لغت نامه دهخدا. (۳۶) محمد، محمود احمد، فهرس مخطوطات مکتبة الاوقاف المرکزیة فی السلیانیة (مکتبه، بیاره، طویلة، خورمال)، بغداد، وزارة الاوقاف. (۳۷) مجموعة مختارة لمخطوطات عربیة نادرة من مکتبات عامـة فی المغرب، بیروت، ۱۴۰۷ ق. (۳۸) مرکزی، خطی. (۳۹) ملی، خطی. (۴۰) نقشبندی، اسامه ناصر و عباس ضیاء محمد، مخطوطات الادب فی المتحف العراقی، کویت، ۱۹۸۵ م. (۴۱) یونینی، موسی بن محمد، ذیل مرآة الزمان، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۵ ق. ۱۳ - پانویس
۱۴ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوشامه»، ج۵، ص۲۲۴۳. |